مهرسامهرسا، تا این لحظه: 12 سال و 3 روز سن داره
محمدپارسامحمدپارسا، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

مهرساگلی

بدون عنوان

سلام هفته گذشته مامان جونی یه عمل جراحی کوچیک داشت و بعد از اونم لازم بود که استراحت کنه برای همین من یه هفته پیش مامان خونه موندم و تو این مدت حسابی آتیش سوزوندم و خونه رو به هم ریختم طوری که دیگه مامان عزمش رو جمع کرد که بعد از یک ماه خونه رو جارو کنه برای همین جمعه لازم بود من یه مدت تو خونه نباشم آخه من از هر صدای نا آشنایی مثل جارو برقی و حتی پیس پیس اسپری هم میترسم برای همین من رو با بابا راهی کرد پیش بابا هم من حسابی شیطونی کردم و حاضر نبودم یه قدم راه برم برای همین زود برگشتیم خونه خدا رو شکر مامان جارو رو زده بود و بعدش با مامان و بابا رفتیم پارک اونجا هم بعد از اینکه کلی سرسره بازی و تاب تاب کردم خودم سرم رو انداختم پایین رفتم پیش ...
24 آذر 1392

بدون عنوان

سلام دیشب مامانی منو اوخ کرد البته خیلی ناراحت شد از بس من تو دست و پا وول میخورم اومد از کنارم رد شه ناخن پاش رفت تو پای من و کلی خون اومد . حالا منو بگو اصلا نمیذاشتم چسب بزنه و اونی رو هم که با کلی زحمت زده بود کندم بعد هرچی مامان میگفت مهرسا اوخ شده پاش، منم برمیداشتم پامو نگاه میکردم. راستش یه مدتیه که خیلی بد عنق شدم اگه طوری بشه که مطابق میلم نباشه حتما اعتراض میکنم حتی میزنم همین دیشب که من با چسب پام ور میرفتم مامان سعی میکرد حواسم رو ازش پرت کنه ولی من به اعتراض مامانم رو زدم و گازش گرفتم!!!! یه خورده هم حسود شدم و تحمل ندارم کسی بهم توجه نکنه مخصوصا اگه بابایی بخواد فوتبال ببینه من هی میپرم روش یا از سر و کولش بالا میرم و میگم "...
16 آذر 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهرساگلی می باشد